Filed under: عمومی | 2 Comments »
رای مان را پس گرفتیم
نتیجه آرای استان قم در انتخابات ریاست جمهوری
براساس ۵۴۴ هزار و ۹۲ رای مواخذه باطله و غیرباطله:
حسن روحانی با ۲۰۱ هزار و ۶۷۷ رای
سعید جلیلی ۱۲۱ هزار و ۲۳۷ رای
محمدباقر قالیباف ۸۹ هزار و ۹۸۷ رای
علی اکبر ولایتی ۶۸ هزار و ۳۵۶ رای
محسن رضایی ۳۰ هزار و ۵۴۰ رای
سید محمدغرضی ۹ هزار و ۳۶۴ رای
Filed under: عمومی | Leave a comment »
صفحه اول متفاوت روزنامه کیهان پس از پیروزی حسن روحانی
Filed under: عمومی | 1 Comment »
تشکر سیدحسن خمینی و سیدمحمد خاتمی از عارف
سیدحسن خمینی، سیدمحمد خاتمی، موسویبجنوردی، علی خاتمی و صادق خرازی با حضور در منزل عارف از اقدام اخیر وی به عنوان رفتاری ایثارگرانه یاد کردند که به گفته آنها نمونهای از سیاستورزی اخلاقمدارانه است.
Filed under: عمومی | Leave a comment »
کار کثیف نیک آهنگ کوثر در انتشار مکالمه تلفنی با مهدی هاشمی
با اینکه در این مکالمه نیک آهنگ خطاب به مهدی هاشمی تاکید میکند که این مصاحبه خبری یا علنی نخواهد شد اما نیک آهنگ این مکالمه را که ضبط کرده بود منتشر کرد. نیک آهنگ دقیقا کاری رو کرد که یک مأمور وزارت اطلاعات باید انجام میداد. در مورد رذالت نیک آهنگ کوثر هر چه گفته بشود باز هم کم است. از طرفی این مکالمه نشان میدهد مهدی هاشمی چقدر خام و بی تجربه است.
پس از شنیدن این مکالمه خیلی سخت میشود به نتیجه ای به غیر از سفارشی بودن آن رسید. سفارشی از طرف نهاد های امنیتی و اطلاعاتی حکومت ایران که توسط آدم فروش بی مقداری به نام نیک آهنگ کوثر به انجام رسیده است. نیک آهنگ برای توجیه این کارش حرف هایی زده است در مورد دادگاهی در کانادا که اگر این توجیهات را به مرغ پخته بگویید خواهد خندید.
این هم مکالمه مهدی هاشمی با نیک آهنگ کوثر که به تازگی از طرف نیک آهنگ منتشر شده است:
پی نوشت:
الف/ لینک این مطلب در بالاترین
ب/ نوشته ای در این رابطه به نقل از وبلاگ باران در دهان نیمه باز:
۱- فایل صوتی هیچ ارزش حقوقی ندارد. خود من دست کم سه نفر را میشناسم که میتوانند صدای اکبر هاشمی را با همان ادبیات خودش چنان درآورند که جز با دیدن صورتشان آدمی باور نمیکند یکی دیگر است.
۲- ضبط صدای دیگران بدون اطلاعشان، ناجوانمردانه و غیر قانونی است. حتی اگر در یک مصاحبه رسمی و در حال ضبط باشد و مصاحبه شونده بخشی از حرفهایش را با قید “نقل نشود” یا همچو چیزی بگوید، انتشار حرفهایش قابل پبگرد قاونی است و از لحاظ حرفهای ویرانگر اعتماد به کسی که چنین کاری کند. جالب است که نه فقط نیکان اخطاری برای ضبط صدا نمیدهد بلکه در اواسط آن تاکید میکند که مکالمه خصوصی است.
۳- مهدی هاشمی (از این به بعد به فرض که صدای خودش باشد) با نیکآهنگ که از هیچ تحقیر و تهمت و ناسزایی علیه خانواده آنها فروگذار نکرده دوستانه برخورد میکند. علاوه بر این در همان چند ثانیه اول معلوم میشود که این گفتگو در ادامه یک سری گفتگوهای خصوصی و دوستانه قبلی است. نهایت پستی و بیشرافتی است که آدم از اعتماد دیگرانی که در جواب دشمنیهایش با او به گفتگوی دوستانه و خصوصی مینشینند چنین سو استفاده کند.
۴- یک کلمه از صحبتهای مهدی هاشمی غیر منطقی و توهینآمیز نیست، سهل است ارج و ارزش او را نزد هر آدم بیطرفی که واقعا قادر به درک موقعیت خانواده هاشمی و ارتباطشان با اصلاحطلبان باشد بالا میبرد.
۵- منتشر کردن چنین حرفهایی که از لحاظ حقوقی ارزشی ندارد ولی در مضحکههای مثلا قضایی ج ا ا ، جدا بر ضد متهم کارکرد مییابد مشمئز کننده است. هر کس چنین کرده شرمش باد. این دیگر قصه ی مسخره گیر دادن به آکسفورد و حملههای ناجوانمردانه به دکتر کاتوزیان به خاطر دانشجو بودن مهدی هاشمی در آنجا نیست که با مرور زمان، روسیاهیاش به زغال بماند. بازی با جان یک انسان است که حتی همین حرفهای خصوصیاش از تحلیلگران دلسوز جنبش سبز کم نمیآورد.
۶- نیکآهنگ باید به جد پاسخگو باشد. من – به رغم شاید نود درصد روزنامهنگارهای ایرانی- تا الان با او روابط نسبتا دوستانه و محترمانهای داشتهام (همین دو سه روز پیش هم یک چت دربارهی یک مقاله تحقیقی درباره طنز ایرانی داشتیم) و در انتقادهای جمعی علیه او سکوت میکردم. اما این مساله قابل چشمپوشی نیست. مساله اصلا هاشمی نیست (هرچند که ضبط صدای کسی که در مقابل توهین و تهمت تو، با تو به گفتگوی واقعا دوستانه مینشیند شناعت کار را بیشتر میکند) مساله سواستفاده عمیق و غیرانسانی از حرفهی خبرنگاری است. برای من، ربط چنین کاری به سیاست و هاشمی، مثل آن است که یک دکتر زنان و زایمان، از دختر هاشمی که به خواستهی او در مطبش لخت شده تا معاینه شود، فیلم بگیرد و درست وقتی در زندان است به عنوان فیلم پورنو روی اینترنت بگذارد، بعد در مقابل اعتراضها گفته شود که شما نوکر هاشمی هستید! در چنین حالتی – فارغ از اینکه با هاشمی و خانواده اش چقدر موافق یا مخالف باشیم- نه فقط اعتراض و محکوم کردن وظیفه است بلکه بر جامعهی پزشکان است که اگر مختصر شرافتی شخصا و همیتی صنفا، دارند تا کشاندن ماجرا به محاکم صنفی و قضایی کار را دنبال کنند.
من با امیدواری تمام منتظر توضیح روشنگر نیکآهنگ میمانم. البته او در حد “ضبط” این مکالمه خطاکار است و باید از همه، اول از خانواده هاشمی، دوم از جامعه روزنامهنگاران ایرانی و سوم از مخاطبانش عذرخواهی کند، اما در مورد “انتشار” آن باید مدرکی نشان دهد که که این کار پست و فجیع، کار او نبوده است.
این کثافتکاری با ضد حملههای ملالآور مرسوم ( نوکر هاشمی، تابستان ۶۷ کجا بودی، نوکر قالیباف… ) جمع شدنی نیست. شخصا چند روز منتظر میمانم و اگر توضیح قانعکنندهای نیامد هر کاری که از دستم برآید برای اخراج نیکآهنگ کوثر از تمام رسانهها و مجامعی که هر ارتباطی با روزنامهنگاری داشته باشد انجام میدهم.
ج/ مطلب جالب دیگری در این رابطه به نقل از وبلاگ مجمع دیوانگان:
«این یک مکالمه بین من و شما است که تبدیل به خبر نمیشه. تبدیل به هیچ چی نمیشه. فقط به عنوان یک همفکریه». این عبارات بخشی از گفت و گویی است که با عنوان مکالمه تلفنی «نیکآهنگ کوثر» با «مهدی هاشمی» منتشر شده است و از جانب آقای کوثر هم صحت آنها تایید شده. گویا ایشان ادعا کرده بنابر حکم دادگاهی در کانادا ناچار بوده است این مکالمات را به دادگاه تحویل دهد*؛ اما من متوجه نشدم که اساسا چنین مکالمهای با این تاکید گوینده بر محرمانه بودن و دوستانه بودن چرا باید ضبط شود و دادگاهی در کانادا چطور باید مطلع شود که چنین مکالمهای ضبط شده که بخواهد خواستار استرداد آن به دادگاه شود؟ به هر حال من اینجا در مورد سلامت اخلاقی آقای کوثر و یا عملی که بیشباهت به یک عملیات اطلاعاتی از جانب نهادهای امنیتی نیست بحث نمیکنم. من صرفا میخواهم معدود نکات قابل توجه از خلال این گفت و گو را بار دیگر مرور کنم:
1- اتحاد، اتحاد، رمز پیروزی!
– مهدی هاشم: «همون اشتباهی که شما دوم خرداد کردید، اومدید آقای هاشمی رو از اینها (احتمالا اشاره به اصلاحطلبها) جدا کردید، این دفعه هم دوباره دعوا انداختید بین موسوی و خاتمی و کروبی و همون کاری که اونها میخواستند رو کردید … ببینید، اینقدر دوم خردادیها به ما فحش داند، ما دوباره کنار اومدیم، گفتیم هدفمون مشترک، دعوا ننداختیم، من خودم را دارم میگم. به بقیه هم کاری ندارم. از سال 76. مثلا ما سال 76 میتونستیم آقای نوربخش رو رییس جمهور کنیم، یعنی کاندیدش کنیم، دعوا راه بندازیم. اما توافق کردیم هرکی که همه گروهها قبول کنند. دونه دونه این کار رو کردیم همیشه. یعنی ما میدونستیم یک دونه آدم داریم، آقای خامنهای، اون ور. همه اینور. باید متحد بشوند و جلوش وایسن. استراتژی ما این بود از روز اول. یک عده به ما ملحق میشدن و یک عده دور میشدن از این استراتژی. به قول تو همین جنبش سبز. داخلیها خوب فهمیدن این دفعه، یعنی آقای موسوی و خاتمی اینها خوب فهمیدند که نباید از هم دور بشن. تو برو تظاهرات این دفعه جلوی سازمان ملل را ببین. با تظاهرات دفعه پیش احمدینژاد مقایسه کن. دفعه پیش همه با یک پرچم آمدند. یادته که؟ این دفعه با سی تا پرچم آمدند. اینها را آقای خامنهای حال میکنه! همه با هم اختلاف داریم توی هزار تا مسئله، اما هممون روی اینکه آقای خامنهای دیکتاتوره و باید دیکتاتور را گذاشت زمین … (یک عبارت نامفهوم احتمالا در معنای «توافق داریم»)
2- تلاش نافرجام برای چسباندن برچسب «براندازی»
– نیکآهنگ کوثر: «مطابق تعریف بنابر این چیزی که ما الآن داریم با هم صحبت میکنیم شما عملا به طیفه، اسمش چیه؟ براندازها پیوستهاید»
– مهدی هاشمی: «نه؛ حرفت را قبول ندارم».
مسئله خیلی ساده است. به باور من، تلاش نیکآهنگ درست به مانند تلاش تمامی نهادهای امنیتی-اطلاعاتی و یا پیادهنظام تبلیغاتی نظام، برای «برانداز» خواندن منتقدان رهبری، تنها مبتنی بر یکی انگاشتن «نظام» با شخص آقای خامنهای است. مبنایی که هیچ یک از اصلاحطلبان و البته خاندان آقای هاشمی (که نمیدانم بخشی از اصلاحطلبان به حساب میآیند یا خیر) آن را قبول ندارند. در اندیشه اصلاحات، «نظام» متشکل از تمامی نهادها، سازمانها و مسوولین و شخصیتهایی است که حول یک «قانون اساسی» گرد آمدهاند. بدون تردید امکان بروز هرگونه فساد و یا کجروی و خودکامگی در اشخاص حقیقی وجود دارد که در این صورت حفظ و یا اصلاح نظام در اصلاح این کجرویها تبلور خواهد یافت. (درست به همان میزان که امکان بروز فساد در ارکان حقوقی وجود دارد و راهکار درمانش در اصلاح قانون اساسی است) در این نگرش، براندازان اصلی آنانی هستند که تلاش میکنند همه چیز را به قامت فرد بدوزند و یک نظام برآمده از انقلابی مردمی را در سطح یک حاکمیت فردی، با شیوه «شبان و رمه» تقلیل دهند.
3- آنها نمیخواستند مهدی هاشمی به ایران بیاید
از همان روز بازگشت به ایران و سپس بازداشت مهدی هاشمی، نکتهای که خانواده او، به ویژه «فاطمه هاشمی» (اینجا+) و «عفت مرعشی» (اینجا+) بر روی آن تاکید داشتند بیعلاقگی دستگاه امنیتی حکومت به بازگشت مهدی هاشمی بود. ادعایی که تا کنون از جانب هیچ مرجعی تکذیب نشده است. حال ناظر بیطرف میتواند از خود بپرسد چرا دستگاه امنیتی با بازگشت مهدی به ایران مخالف بوده است؟ شاید پاسخ این مسئله را ندانیم، اما قطعا انتظار داریم هر روزنامه نگار مستقلی به صورت «منطقی» و برای شفاف شدن حقیقت خواستار بازگشت مهدی هاشمی به ایران باشد، مگر اینکه:
– نیک آهنگ کوثر: «از نظر منطقی، از نظر منطقی دارم میگم، نه از نظر روابط خانوادگی یا چیز دیگه؛ از نظر منطقی بازگشت شما به ایران بازگشت منطقی نیست».
– مهدی هاشمی: «حالا کی گفته من میخوام برگردم یا برنگردم؟!» (آقای هاشمی به شدت از طرح مسئله بازگشت به ایران شگفتزده شده است. گویا این گفت و گو به مدتها پیش از انتشار خبر بازگشت ایشان مربوط میشود و نیکآهنگ هم در جواب اینکه «چه کسی گفته من میخواهم برگردم» جوابی ندارد!)
4- مقاومت در برابر کودتا چه لزوم و یا دستاوردی داشت؟
مهدی هاشمی: «آقای خامنهای این تصمیم را ده سال پیش گرفت که همه را بگذاره کنار و یک کادر جوان و وفادار به خودش بیاره سر کار. این را میخواد خیلی Peas full انجام بده که کسی نفهمه. کاری که ما توی انتخابات کردیم این کار رو علنی کردیم برای مردم. من به خود موسوی گفتم، اون خبر نداشت از این حرفها، بعدش به من گفت همه حرفهای تو درسته. گفتم خیال میکنی آقای خامنهای میذاره تو انتخابات ببری؟ ولی بدون هدف من از این کار حمایت تو چیه؟ میخوام ماهیت آقای خامنهای را رو کنم. فرض کن اون اتفاق نمیافتاد. آقای خامنهای میآمد صحبت میکرد. رای نیاوردید و مردم شما رو نمیخوان و چی و چی و چی و تموم شد دیگه. در هر صورت آقای خامنهای امتیاز عملی نمیداد. تنها اتفاقی که افتاد آقای خامنهای امتیاز عملیش، روشهاش برای مردم رو شد. آقای خامنهای میخواست یک کار یواشکی انجام بده. فهمیدی؟ شما اینها رو نمیفهمی خوب!»
Filed under: عمومی | 19 Comments »
سه عکس، سه تمدن
اولین عکس مربوط به نروژ است و به دادگاه قاتل بیش از شصت نفر انسان بیگناه که اغلب نوجوانان نروژی بودند. قبل از شروع محاکمه قضات دادگاه با متهم دست میدهند.
دومین عکس مربوط است به لیبی، زمانی که قذافی دیکتاتور لیبی به دست نیروهای مخالف افتاد. به وحشیانه ترین شکل ممکن شکنجه و سپس کشته شد. این عکس دقایقی بعد از دستگیری است هنگامی که مردی تلاش میکرد تکه چوبی تیز را وارد بدن قذافی کند. در آن زمان شاید بعضی میگفتند با توجه به جنایات قذافی این وحشیگری در حق او عملی ناپسند نیست. اما غافل از اینکه وحشیگری در هر شرایطی ناپسند است… چند ماه بعد سفیر آمریکا با شرایطی نسبتا مشابه در همان لیبی کشته شد.
عکس آخر از خودمان است چند روز پیش در نیویورک، مهمان پرست سخنگوی وزارت امور خارجه مورد حمله چند تن از هموطنان قرار گرفت. فحش های بسیار رکیک دادند، به صورت او تف انداختند و او را کتک زدند. سپس در فضای مجازی منتشر کردند و بسیار هم به این وحشیگری ها افتخار کردند. این اتفاقات در خیابانی در شهر نیویورک رخ داد. اگر از ترس پلیس نبود چه تضمینی وجود دشت که همین افراد این دیپلمات را مورد شکنجه قرار نمیدادند. شکنجه از همان نوعی که با قذافی کردند از همان نوعی که در کهریزک کردند. پس به واقع چه فرقی بین ما و حکومت وحشی ما است. آیا غیر از این است که برای اصلاح، اول باید از خودمان شروع کنیم و سپس حکومت را اصلاح کنیم.
پی نوشت:
۱. ویدیو حمله به مهمان پرست
۲. لینک به ویدیوهای مربوط به قذافی
.
Filed under: عمومی | 6 Comments »
مصاحبه اردشیر امیر ارجمند با رادیو فردا؛ میرحسین موسوی بر اثر عارضه قلبی به سیسییو منتقل شد
ندای سبز آزادی: مهندس مبرحسین موسوی که در پی حبس و حصر خانگی ۵۵۵ روزه دچار عارضه قلبی شدید شده، صبح امروز، پنجشنبه دوم شهریور در میان تدابیر شدید امنیتی به بخش سیسییو یکی از مراکز تخصصی قلب تهران منتقل شد.
بهگزارش منابع موثق، گفته میشود آخرین نخستوزیر جمهوری اسلامی و نامزد انتخابات ریاست جمهوری دهم که حدود ۱۸ ماه در حصرخانگی بهسر میبرد، صبح امروز و در میان تدابیر امنیتی شدید، در کنار همسرش زهرا رهنورد به یکی از مراکز تخصصی قلب تهران منتقل شده است.
گفته میشود ماموران امنیتی از شب پیش از انتقال مهندس موسوی به بیمارستان در آنجا حضور یافته و در بخشهای مختلف بخش مزبور دوربینهای مداربسته کار گذاشتهاند.
ده ها مامور امنیتی و ماموران اطلاعات سپاه، نیرویانتظامی و لباسشخصی مراقبت از رهبر جنبش سبز و همسرش دکتر زهرا رهنورد را بهعهده دارند. کارکنان بخشی که میرحسین موسوی در آنجا بستری شده تا این ساعت حق ترک محل کار خود را نداشتهاند و موسوی بهطورکل ممنوعالملاقات است.
براساس این گزارش، موسوی صبح پنجشنبه بهدلیل انسداد عروققلبی تحت عمل آنژیوگرافی قرار گرفته که سهساعت بهطول انجامیده است. وی پس از عمل دوباره به سیسییو منتقل شده و ممکن است اقامت وی در بیمارستان طولانیتر شود.
گمانهزنیها حاکی از آن است در صورتی که زمان بستری شدن موسوی در بیمارستان طولانی شود، وی را بهصورت ایزوله در یک بخش مجزا نگهداری کنند.
تکمیلی
آخرین گزارش های دریافتی حاکی است، حال عمومی مهندس میرحسین موسوی پس از آنژیو رضایت بخش است و خانم زهرا رهنورد، همسر آقای موسوی نیز در کنار او در بیمارستان به سر می برد.
مصاحبه اردشیر امیر ارجمند با رادیو فردا:
Filed under: عمومی | 1 Comment »
شاهین نجفی هنرمندی شجاع یا فیلسوفی بی مایه؛ نقدی به بهانه مصاحبه اخیر با بی بی سی
شکی نیست که باید از حق شاهین نجفی برای نفی مقدسات دفاع کرد. فارغ از اینکه شاهین نجفی چه شخصیتی دارد و یا چطور فکر میکند باید از آزادی بیان او دفاع کرد. اما میتوان شخصیت او را هم نقد کرد. در مصاحبه او با برنامه به عبارت دیگر و یا مصاحبه های قبلی، آنچه من از شاهین نجفی دیدم سراسر تلاشی ناموافق بود برای خاص جلوه کردن. به عنوان نمونه از او میپرسد چه گرایش سیاسی داری میگوید آنارشیست هستم. میپرسد چرا از دانشگاه بیرونت کردند میگوید من میشکاندم در فضای بسته نمیتوانم بمانم. در تمام طول مصاحبه به نظر من مزخرف به هم می بافت و تاکید میکرد که چقدر خاص هست و در هیچ قالبی نمیگنجد. در جایی از مصاحبه به او میگوید بعضی میگویند کارهای تو بی سر و ته هستند و هیچ انسجامی ندارند در جواب میگه اصل هنر همینه. بهترین جای مصاحبه هم وقتی بود که از برنامه آینده صحبت میکنه و میگه قرار است در آمریکا یه سلسله سخنرانی هایی بر گذار بکنه و در اون سخنرانی ها این بحث های تئوریک رو بیشتر باز کنه. به نظر من بهتر است شاهین نجفی نقش فیلسوفانه برای خودش در نظر نگیرد، چون این نه تنها کمکی به معروف شدن و یا محبوب شدن او نمیکند بلکه برعکس عمل خواهد کرد.
ویدیو مصاحبه با شاهین نجفی در برنامه به عبارت دیگر:
پی نوشت:
Filed under: عمومی | 9 Comments »
پاسخ هلالی، مداح معروف اهل بیت به شاهین نجفی
قبل از فیلم پاسخ حاج عبدالرضا هلالی به شاهین نجفی بهتر است با این مداح اهل بیت بیشتر آشنا بشویم. برای این منظور دو ویدیو که در ادامه لینک کردم رو ببینید. یکی در حال مداحی و دیگری در حال تریاک کشی و خانوم بازی.
عاشورای ۱۳۹۰ شمسی – حاج عبدالرضا هلالی
و اما پاسخ استاد هلالی به شاهین نجفی در مورد امام نقی
Filed under: عمومی | Leave a comment »